و من کلامه له علیه السلام [1] لما انفذ عبد الله بن
عباس الی الزبیر یستفیئه الی طاعته قبل حرب الجمل [2] لا تلقین طلحه ،
فانک تلقه تجده کالثور عاقصا قرنه [3] یرکب الصعب و یقول : هو الذلول و
لکن الق الزبیر ، [4] فانه الین عریکه ، فقل له : یقول لک ابن خالک :
عرفتنی بالحجاز [5] و انکرتنی بالعراق ، فما عدا مما بدا [6] قال السید
الشریف : و هو علیه السلام اول من سمعت منه هذه الکلمه ، اعنی : [[ فما
عدا مما بدا ] ]
ترجمه
[1] یکی از
سخنان امام ( ع ) که در روز جنگ جمل قبل از آغاز جنگ به هنگامی که ابن
عباس را به سوی زبیر فرستاد و از او دعوت به اطاعت کرد فرموده است . [2]
با طلحه ملاقات مکن که اگر ملاقاتش کنی وی را همچون گاوی خواهی یافت که
شاخهایش اطراف گوشهایش پیچ خورده باشد [3] او بر مرکب سرکش هوا و هوس سوار
می شود و می گوید : مرکبی رام است . [4] بلکه با زبیر ارتباط بگیر که
نرمتر است به او بگو پسر دائیت می گوید : در حجاز مرا شناختی [5] و در
عراق نشناخته انگاشتی چه شد که از پیمان خود بازگشتی ؟ [6] سیدرضی می گوید
: جمله کوتاه و پرمعنای . فماعدا ممابدا . [ چه شد که از گذشته برگشتی ؟ ]
برای نخستین بار از امام شنیده شده است و پیش از او از کسی این سخن شنیده
نشده است